در یارسان شخصی به عنوان یک یار شناخته می شود که ” سر سپرده ” باشد و به اصطلاح جوز سر شکسته باشد.
یارسیان نماز نمی خوانند; بلکه به جای نماز نذر ونیاز می کنند, و معتقد هستند که اهل یارسان موظف به رعایت آداب و رسوم مسلمانی نیستند و اگر کسی این کا را بکند به خطا و اشتباه رفته است.
در یارسان در هنگام دعا پشت یک دست را بر روی کف دست دیگری می گذارن و سپس دعا می کنند.
در آیین یارسان سه روز روزه می گیرن که داستان مفصلی دارد که انشاءالله در پست های آتی ان را قرار می دهیم.
یارسان معاد را قبول ندارن. این فرقه بر این باورند کع بعد از هر مرحله از زندگی روح سیر و سلوکی دارد و زندگی های متعدد ( یعنی بعد از مرگ هر انسان روح او بستگی به اعمالی که در زندگی قبلیش انجام داده به بدن یک انسان یا حیوان دیگری منتقل می شود ) تا حدی که آدمی کاملا سیقل یابد و همانند قطره آبی که از دریا جدا شده و باز به دریا برگردد , به معبود ازلی و ابدی برسد.
در فرقه یارسان, مرد یارسانی حق کوتاه کردن شارب ( سبیل ) خود را ندارند.
فرقه حق معتقداند که شیطان وجود ندارد بلکه اعمال انسان زاییده ی افکار منفی و مثبت آنهاست.
در فرقه یارسان خمس و زکات وجود ندارد.
آنها حج را قبول ندارند. بلکه معتقد اند حج نوعی بت پرستی است.
در فرقه حق جمی که بسته می شود و حلقه جمی که بسته می شود قبله آنهاست. آنها شب های پنج شنبه در جم خانه گرد هم می آیند و دعا می کنند.
به نظر من این عقاید زاییده افکار یک انسان بوده که خود گمراه شده و قصد گمراهی دیگران را داشته است که از کشور های خارجی ضد اسلام و انقلاب اسلامی پشتیبانی می شود که قصد ضربه زدن به اسلام و انقلاب را دارند. در پست بدی این عقاید فرقه رو مورد نقد و برسی قرار می دهیم.


ارسال توسط محمد
تاریخ اولیه این فرقه به درستی روشن نیست و حتی درکتاب ها و دفاتر مقدس اهل حقّ نیز نظر یکسانی در این باره یافت نمی شود. این اختلاف به اندازه ای است که عده ای تاریخ پیدا شدن اهل حقّ را ابتدای خلقت و عده ای دیگر قرن هفتم ذکر کرده اند.
برخی محققان و برخی سران اهل حقّ مانند نعمت الله جیحون آبادی مؤسس این فرقهرا شخصی به نام نصیر غلام حضرت علی علیه السلام معرفی می کنند البته در تاریخ شخصی به نام نصیر که غلام حضرت علی علیه السلام باشد دیده نشده است
بعضی دیگر می گویند بنیانگذار این فرقه شخصی به نام مبارک شاه ملقب به شاه خوشین لرستانی بوده که در قرن چهارم می زیسته است.
از افراد دیگری مانند بابا نااوس، باباسرهنگ دودانی ، بهلول ماهی هم به عنوان بنیانگذار این فرقه یاد می شود.
اما مشهور میان محققان ایرانی، خارجی، رهبران و بزرگان اهل حقّ آن است که مؤسس این فرقه سلطان اسحاق فرزند شیخ عیسی برزنجه است.
پدر سلطان اسحاق، سنّی شافعی بوده و در عراق می زیسته است. مادر سلطان اسحاق را دایراک خاتون ملقب به رمز بار گفته اند. وی پس از فوت شیخ عیسی برزنجه به علت درگیری سلطان اسحاق با برادرانش قادر، خدر و سلامت از برزنجه متواری شد و به منطقه اورامان کردستان سابق روستای شیخان آمد که هم اکنون در تقسیمات کشوری در استان کرمانشاه واقع شدهاست.
در دائره المعارف تشیع محلّ تولد سلطان اسحاق روستائی از توابع برزنجه شهر زور در استان کرکوک معرفی شده است
هم اکنون مقبره سلطان اسحاق در منطقه «پردیور» واقع در شهرستان «پاوه» در استان کرمانشاه است. به اعتقاد اهل حقّ قبله حقیقی برای ذبح قربانی و ... مقبره مؤسس (سلطان اسحاق) است؛ لذا هر فرد از اهل حقّ وبه اصطلاح خودشان هر یار پس اززیارت سلطان اسحاق «حاجی»شمرده می شود.
اهل حقّ سلطان اسحاق را با نام های دیگری همچون سلطانحقیقت ، سلطان صهاک ، سلطان مطلق و حضرت سلطان یاد می کنند.
منابع:[1] - نعمت الله جیحون آبادی، شاهنامه حقیقت یا حق الحقائق، ص135
[2] - محمد مردانی، شیطان پرستان و فرقی از اهل حق، ص 349.
[3] - احمد مالامیری کجوری، اهل حقّ، ص33.


ارسال توسط محمد
فرقه اهل حقّ از فرقه های فعال و پرجمعیت در ایران است. اهل حق در ایران به نام های یارسان ، یارستان ، طایفه ، شیطان پرست و علی اللهی شناخته می شوند. هر یک از این نام ها در یکی از مناطق اهل حق نشین موسوم است؛ مثلاً به اهل حقّ منطقه کرند غرب و منطقه قلخانی شهر گهواره «شیطان پرست»؛ به اهل حق منطقه سرپل ذهاب «طایفه» می گویند.
به اهل حق مناطق ترک نشین «گوران» می گویند. البته خود اهل حق از برخی از این نام ها ابا دارند و آن ار تهمتی برای خود می دانند؛ لذا کسانی که در صدد هدایتآنان هستند باید از نام های مقبول آنان برای نام فرقه استفاده کنند.
اهل حق در ایران خاندان های (گروه) متفاوت و مختلفی دارد که با هم اشتراکات بسیاری دارند. برخی محققان تا دوازدهخاندان هم برای اهل حق برشمرده اند که در ادامه به آن ها اشاره خواهد شد.
بعضی از محققان، اهل حقّ را شعبه ای از صوفیه قلمداد کرده اند؛ اما اهل حقّ جریانی متفاوت از صوفیّه است که باصوفیّه اشتراکاتی دارد که همین اشتراکات سبب اشتباه محققان بین صوفیه و اهل حق شده است.


ارسال توسط محمد
فرقه حق یکی از فرقه هایی است که بیشتر در غرب ایران دیده شده و اعتقادات مسخره بسیاری دارند که اگر چه خنده دارن ولی باید به حال کسانی که پیرو این فرقه هستند اند گریه کرد, زیرا انسانیت خود را فراموش کرده اند و از نظر باطنی کور و کرند. کسانی که این نوشته رو می خونند حتما در پایان این نوشته نظرات خودتون رو در مورد این فرقه بیان کنید!
این فرقه اعتقاراتی دارن که از جمله این که امام علی ( ع ) نعوذوبالله خداست یا این که قرآن 32 جزء که دو جزء آن سر مگو است که پیامبر آن را به زبان کردی به سران این فرقه گفته است!
به نظر شما این گفته ها مسخره نیستند؟ در حالی که در خود قرآن آمده است که ” ما قرآن را به زبان عربی فرستادیم ” یا این که اگر امام علی ( ع ) خدا بود چرا نفس می کشید یا چرا بدن داشت یا چرا غذا می خورد؟


ارسال توسط محمد

صفحه قبل 1 صفحه بعد

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 107
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 268
بازدید ماه : 268
بازدید کل : 13624
تعداد مطالب : 58
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1